چگونه انتقادپذیر باشیم و حرفه ای انتقاد کنیم
کلمه ی انتقاد به خودی خود برای هیچ شنونده ای دلپذیر نیست و هر گاه از فردی بشنویم که از ما انتقادی دارد، ناخودآگاه خودمان را برای یک جنگ تمام عیار لفظی آماده می کنیم.
حس مطلوب بودن و دوست داشته شدن در وجود آدمی ریشه ای عمیق دارد و شنیدن انتقاد مانند تیغ تیزی است که به جان این احساس می افتد و بر پیکر آن زخم می اندازد. همه ی ما با آنکه بارها مورد انتقادهای غیر اصولی قرار گرفته ایم و درد این زخم را چشیده ایم ولی باز هم ، خود به انتقادکردن از دیگران مبادرت می ورزیم.
این انتقادها را گاه رودرورانجام می دهیم و گاه هم به شکل غیرمستقیم به نام غیبت ، که در نهایت به گوش طرف مقابل خواهد رسید و تأثیر نامطلوب را بر روح و روان او خواهد گذاشت.
به راستی چاره کار چیست؟ آیا باید همیشه لب از انتقاد برچینیم و سخنی نگوییم. اگر فرزندمان دچار اشتباه شود چه؟ چگونه به او بفهمانیم که کار نادرستی مرتکب شده و دیگر نباید تکرار کند.
اگر ما قصد و هدفمان تنها اصلاح باشد، چگونه باید این کار را انجام دهیم تا اثر مطلوب داشته باشد نه مخرب؟
پاسخ کلی این است که تا جایی که امکان دارد از انتقاد کردن بپرهیزیم، ولی چنانچه به موردی برخوردیم که چشم پوشیدن از بازگو کردن ایراد، لطمات جبران ناپذیری را برای طرف مقابل دربر خواهد داشت، دست به تیغ تیز انتقاد می بریم، ولی برای این کار اول باید راه درست انتقاد را بیاموزیم. این مقاله به شما کمک می کند تا با نحوه ی درست انتقاد کردن آشنا شوید.
حتماً می پرسید؛ اگر خودمان مورد انتقاد غیر اصولی قرار بگیریم، چاره چیست؟ چگونه باید رفتار کنیم و چگونه می توانیم انتقاد پذیر باشیم. پاسخ این است که در قدم اول باید نحوه نگرش خود را نسبت به انتقاد تغییر دهیم. پس در ادامه با ما همراه باشید تا هم از نحوه درست انتقاد کردن آگاه شوید و هم بیاموزید که چگونه فرد انتقادپذیری باشید.
انتقاد چگونه شکل می گیرد
زمانی که رویداد بیرونی با آنچه در ذهن ما وجود دارد یکسان نباشد، ما تصمیم می گیریم با تیغ تیز انتقاد، این ناهماهنگی را اصلاح کنیم، درست مانند زمانی که گوشه موکت منزل ما با گوشه های دیوار هماهنگی ندارد و ما با تیغ موکت بری اضافات آن را می بریم و آن را اصلاح و هماهنگ می کنیم.
در حقیقت اگر کسی مانند همسر، والدین، دوست، همکار احساس کند، رفتار ما با رفتار مطلوب موجود در ذهن او همخوانی ندارد، با یک تیغ موکت بری! به جان روح ما میافتد تا گوشه های زائد آن را مطابق خواسته خود اصلاح کند!
اما مشکل این است که افراد فرق بین موکت و انسان را نمی دانند و به جای اصلاح، فقط ما را زخمی می کنند ونه تنها هیچ تغییر و اصلاحی رخ نمی دهد، بلکه یک کدورت و رنجش نیز شکل می گیرد.
به دلیل حساس بودن این موضوع ، باید این اصل مهم در مورد انتقاد را بپذیریم که ما همیشه اجازه انتقاد کردن را نباید به خود بدهیم و به قول معروف هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
چه وقت اجازه انتقاد نداریم
- زمانی که راهی دیگر برای اصلاح وجود داشته باشد نباید از انتقاد استفاده کنیم.
- وقتی موضوع پیش پا افتاده باشد، بدانیم احتمال تکرار آن خیلی کم است و ارزش انتقاد و رنجش حاصل از آن را نداشته باشد.
- وقتی با انتقاد چیزی عوض نشود. مثلاً به یک نفر بگوییم؛ چقدر لاغر شده ای! کمی به خودت برس.
- زمانی که ما خودمان مشکل داشته باشیم. مثلاً راننده خوبی نیستیم ولی دائم از رانندگی دیگران انتقاد می کنیم.
- وقتی روش درست انتقاد کردن را نمی دانیم
- در صورتی که موضوع به ما ربطی نداشته باشد. به طور مثال؛ دریک مجلس عروسی بگوییم داماد سر است یا عروس. چرا خانواده عروس دخترشان را حیف کردند و یا حیف داماد، مگر دختر قطع بود!
- زمانی که ما سلیقه ای صحبت می کنیم. مثلاً؛ آخه این چه رنگیه که به دیوار خونه تون زدید، آدم دلش می گیره!
- وقتی فردی از شما متخصص تر وجود داره که درباره موضوع مورد انتقاد صحبت کنه و شما تخصص کافی نداشته باشید. به طور مثال اوضاع اقتصادی کشور
- در صورتی که ما نسبت به فرد مقابل شناخت کافی نداشته باشیم.
- جلو جمع و یا فرد دیگری . انتقاد درحضور دیگران هرگز ثمر بخش نخواهد بود.
- زمانی که هدف ما از انتقاد مطرح کردن خودمان باشد. مثلاً می خواهیم ثابت کنیم که بیشتر می دانیم و از او بالاتریم.
- وقتی انتقاد را به شکل مقایسه ای مطرح کنیم. به طور مثال بگوییم؛ فلانی را ببین، کمی هم از او یاد بگیر.
خوب حالا که متوجه شدیم انتقاد تنها در صورتی باید انجام پذیرد که شامل موارد بالا نباشد، بهتر است روش درست انتقاد کردن را هم بیاموزیم تا فرض بر محال ، اگر ضرورت انتقاد پیش آمد، بدانیم که چگونه انتقاد خود را مطرح کنیم تا بیشترین تأثیر مطلوب را از انتقاد خود دریافت نماییم.
فرمول انتقاد درست و اصولی
حال با آگاهی کامل از موارد منع انتقاد، نوبت به این می رسد که ببینیم با وجود این همه فیلتر و مانع برای انتقاد کردن، اگر جایی واقعاً لازم شد انتقادی صورت بگیرد به چه صورت می توانیم به شکل درست و اصولی انتقاد کنیم؟
فرمول انتقاد درست و اصولی شش گام دارد که به ما کمک می کند انتقادهای ارزشمند و مفیدی را مطرح کنیم. این گام ها به شرح زیر می باشند؛
- کسب اجازه
این کار برای این است که ادب خود را نشان دهیم و مطمئن شویم زمان درستی را انتخاب کرده ایم. همچنین فضا را برای صحبت آماده کنیم و پذیرش فرد را بالا ببریم. این گام را در قالب سؤالهای زیر می توان برداشت:
ببخشید می توانم چند دقیقه ای وقت شما را بگیرم و در مورد موضوع مهمی با شما صحبت کنم؟
عزیزم الان حوصله داری چند دقیقه ای با هم صحبت کنیم؟
در این گام نباید از کلمه انتقاد استفاده کنیم فقط می گوییم با شما صحبتی دارم، نمی گوییم من از شما یک انتقاد دارم، کی وقت دارید خدمتتان عرض کنم؟
2. حسن جویی از طرف مقابل و ذکر اشتباه شخصی
وقتی از او تعریف کنیم و این طور بیان نماییم که ما نیز اشتباهاتی داشته ایم، پذیرش را در فرد مقابل به بالاترین سطح خود می رسانیم. در این گام آگاه باشیم که خود را در ذهن او تحقیر ویا تخریب نکنیم.
3. اعتراف به شخصی بودن نظر
باید بگوییم که این نظر شخصی من است و نمی دانم درست است و یا اشتباه! احساسم به من این طور می گوید و مطمئن نیستم درست باشد!
وقتی با این جملات با فرد صحبت می کنیم، مقاومت را در او به حداقل خواهیم رساند.
4. بیان به رفتار نه شخصیت
مثلاً ؛ به جای اینکه به فرد بگوییم تو انسان بی ادبی هستی، بگوییم به نظرم می رسد که تو رفتار مؤدبانه ای با من نداری.
فرد رفتارش را می تواند تغییر دهد ولی شخصیتش را نمی تواند عوض کند.
5. تبدیل انتقاد به پیشنهاد
به طور مثال به جای اینکه بگوییم؛ تو به من بی توجهی، بگوییم؛ می توانستی به من بیشتر توجه کنی
6. وقت دادن و اختیار دادن
مثلاً بگوییم؛ این نظر من بود و شاید هم درست نباشد، ولی بهتر است شما هم کمی در مورد آن فکر کنید و هر طور صلاح دانستید اقدام کنید.
عزیزم به نظرم رسید این نکته را بگویم، شاید به بهتر شدن روابطمان کمک کند، البته شاید احساساتی به نظر بیاید ولی بهتر است هردو در مورد آن بیشتر فکر کنیم.
با این روش فرد کمتر تحت فشار قرار می گیرد و به جای اینکه مقابل ما بایستد و جواب دهد، به عملکرد خود و راهکار این موضوع فکر خواهد کرد.
با رعایت این گام ها ما می توانیم انتقاد را به شکل درست وسازند مطرح کنیم و با کمترین مقاومت و رنجش از سوی فرد مقابل مواجه شویم.
به غیر از این گام ها، مورد اساسی دیگری که در مقوله انتقاد باید مد نظر داشته باشیم، لحن صحیح در انتقاد است. باید به شکل مهربانانه و در عین حال جدی مطرح شود، ملایم باشیم و با صدای بلند نیز سخن نگوییم.
حال که با نحوه صحیح و اصولی انتقاد کردن آشنا شدیم، وقت آن است که انتقادپذیر بودن را نیز بیاموزیم.
فرمول انتقادپذیری
فرمول انتقادپذیری به دو شکل مطرح می شود که بر اساس نحوه ی انتقادی است که از ما صورت می پذیرد.
زمانی که فردی با ملایمت از انتقاد می کند فرمول به ترتیب زیر می باشد؛
- گوش دادن فعال
- تشکر از توجه
- ابراز تأسف
- سؤال پرسیدن
- جبران یا توضیح
زمانی که فردی با عصبانیت از ما انتقاد می کند مراحل دوم و سوم جابه جا می شتشکر کنیم. بنابراین ابتدا ابراز تأسف می کنیم و پس از اینکه فرد آرام گرفت از اینکه ما را متوجه اشتباهمان کرده تشکر می کنیم. بنابراین فرمول به شکل زیر تغییر می یابد.
- گوش دادن فعال
- ابراز تأسف
- تشکر از توجه
- سؤال پرسیدن
- جبران یا توضیح
گوش دادن فعال یعنی اینکه صورت و بدن شما کاملاً رو به فرد انتقاد کننده باشد، با دقت به حرف های او گوش دهید و سخنانش را قطع نکنید. اگر او با ملایمت حرف زده باشد، از او قدرانی کنید که به شما توجه داشته و اشتباه تان را متذکر شده.
خیلی وقتها ما از کسانی انتقاد می شنویم که بیشترین توجه را به ما دارند، افرادی نزدیک که ما را دوست دارند و می خواهند ما بهترین باشیم. بنابراین باید با این نگرش به انتقاد نگاه کنیم و سعی کنیم از آن بهترین بهره وری را داشته باشیم و در جهت رشد و ارتقاء خود از آن استفاده کنیم.
اگر فرد انتقاد کننده با عصبانیت حرف زده باشد ابتدا ابراز تأسف کنید و بعد از آرام شدن شخص از اینکه شما را از اشتباه و ایرادهایتان آگاه نموده تشکر کنید.
مورد بعدی سؤال پرسیدن و شفاف کردن منظور فرد انتقاد کننده است. حرف او را تکرار کنید و مطمئن شوید منظورش همان چیزی است که شما درک کرده اید. گاهی نیز از او بخواهید بیشتر موضوع را توضیح دهد. یقین پیدا کنید که کاملاً متوجه منظور او شده اید.
بعد از اینکه مطمئن شدید فرد چه انتقادی را مطرح می کند به نتایجی می رسید که معلوم می کند این انتقاد وارد است یا خیر.
اگر انتقاد وارد باشد باید عذرخواهی کنید و وارد مرحله بعدی یعنی جبران شوید و قول دهید که اشتباه خود را به نحو مطلوبی جبران خواهید کرد.
اگر انتقاد وارد نباشد دو حالت پیش می آید؛
- فرد انتقاد کننده از سر دلسوزی انتقاد کرده باشد که در این صورت توضیح می دهید و او متقاعد می سازید و نظر خود را مطرح می کنید
- فرد انتقاد کننده هدفش به هم ریختن اوضاع باشد و ممکن است که این صحبت را به جدال بکشاند. در این حالت شما هیچ توضیحی نمی دهید و ضمن تشکر تنها زمان می خواهید تا روی موضوع بیشتر فکر کنید.
در حقیقت انتقادها جنبه هایی از ما هستند که احتمالاً به آن ها توجهی نداشته ایم یا از نظر ما مهم نبوده اند، اما از نظر دیگران آن قدر اهمیت داشته اند که به ما گوشزد شده اند.
بنابراین بهتر است که از این به بعد با دید مسئله محور به انتقادها نگاه کنیم و سعی کنیم آنها را پس از دریافت از شخص انتقاد کننده به عنوان یک پیشنهاد بررسی کنیم.
برگرفته شده از کتاب تیغ استاد محمد پیام بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید