چگونه با شناخت بیشتر اطرافیان روابط خود را با آن ها بهبود بخشیم
عدم شناخت متقابل می تواند یکی از مهم ترین معضلات ارتباطی باشد. وقتی ما شناخت کافی از خواسته ها و دنیای همسر، فرزند و یا دوستان خود نداشته باشیم، پرواضح است که در انتخاب نوع رفتارمان نسبت به آن ها آگاهانه عمل نکنیم و ناخواسته باعث رنجش اطرافیان خود گردیم.
این رنجش ها در طول زمان باعث تضعیف روابط عاطفی و گاه قهر و جدایی عزیزان مان می گردد و احساسات نامطلوبی را در زندگی نصیب مان می کند.
اغلب افراد دچار یک فکر اشتباهی هستند. آن ها گمان می کنند چون انسان هستند نیازها و خواسته های مشترکی دارند و به همین خاطر فکرمی کنند می توانند حدس بزنند که طرف مقابل شان چگونه فکر می کند و در ذهن او چه می گذرد.
این تصوری کاملاً اشتباه است که متاسفانه بزرگ ترین عامل تخریب کننده ی روابط عاطفی و دوستانه می باشد. یک راه درست و ایده ای منطقی، این است که تا حد ممکن سعی کنیم از طرف مقابل مان شناخت بیشتری به دست آوریم و به این کفایت نکنیم که من می دانم در ذهن او چه می گذرد.
در این مقاله با ذکر مواردی که در شناخت ما نسبت به اطرافیان مان می تواند مؤثر باشد سعی می کنیم به آگاهی کامل تری در این خصوص دست یابیم.
ساخت پروفایل ارتباطی
معمولاً اگر از ما بپرسند که چطور می توانیم یک عزیزی را بسیار خوشحال کنیم و یا علاقه مندی هایش را برشماریم، نیاز به فکر کردن داریم و شاید هم ابراز بی اطلاعی کنیم. در این قسمت می خواهیم پروفایل ارتباطی دیگران را بسازیم و به شناخت کافی و کاملی از آن ها برسیم تا به این وسیله بتوانیم ارتباطات مان را تقویت کنیم.
برای تکمیل پروفایل ارتباطی لازم است پاسخ شش سؤال را بدانیم:
-
به چه کسانی علاقه مند است؟
اولین سؤال این که است که فرد مورد نظر ما چه کسانی را دوست دارد و برای چه افرادی در زندگی خود اهمیت قائل می شود و اولویت های او در این خصوص چه کسانی هستند. بر این اساس، من هم به عنوان کسی می خواهم روابط خود را با او بهینه سازم، باید این افراد را بشناسم و به آن ها احترام بگذارم. لزومی ندارد آن افراد را خیلی دوست داشته باشم، کافی است احترام خود را نسبت به آن ها مبذول دارم.
مثلاً اگر همسر ما عاشق پدر و مادرش باشد، من هم باید عاشق باشم؟ اگر چنین باشد که خیلی هم عالی است ولی لزومی ندارد و تنها رفتار محترمانه نسبت به آنان کافی خواهد بود تا روابط ارزشمند من و همسرم حفظ شود.
یا اینکه فرزندی داریم که دوستانی در مدرسه دارد و از نظر ما این دوستان اصلاً مناسب نمی باشند. اشتباه بزرگی که اغلب والدین مرتکب می شوند این است که شروع به برچسب زنی به دوستان فرزند خود می کنند و با این رفتار می خواهند او را از این دوستی منصرف نمایند؛
این ها لاابالی هستند
خانواده های خوبی ندارند
درس خوان و مؤدب نیستند
اصلاً در شأن خانواده ما نیستند
جایگاه اجتماعی خوبی ندارند
و از این دست بدگویی ها را نزد فرزند خود ابراز می کنند و به افراد مورد علاقه فرزندشان عملاً توهین می کنند. چنین رفتارهایی موجب می شود روابط بین والدین و فرزند روز به روز ضعیف تر گردد.
بنابراین برای آنکه روابط ما با فرد مقابل تقویت شود، باید دو کار مهم را انجام دهم:
نخست بدانم اشخاص ارزشمند زندگی او چه کسانی هستند و ضمن احترام به آن ها شناخت کاملی در موردشان به دست آورم
سپس بدانم به چه دلیلی این اشخاص برای همسر، فرزند و یا دیگر عزیزان من دوست داشتنی و ارزشمند هستند و با شناخت این ویژگی ها ارتباط خودم را با آنان تقویت نمایم.
سؤال های کلیدی:
- اشخاص مهم زندگی او چه کسانی هستند؟
- چرا این افراد مهم شده اند؟ چه کارهایی انجام داده اند که این رابطه این قدر قوی شده است؟
- خصوصیات اصلی این افراد چیست؟
- این افراد چه کارهایی را انجام نمی دهند که باعث جلب نظر او شده است؟
-
به چه چیزهایی علاقه مند است؟
شاید برخی به وسایل خاص و یا اشیایی علاقه مند باشند. اگر من بدانم عزیزان من چه وسیله ی خاصی دارند که به آن علاقه مند هستند حتمأ در روابط خود می توانم مؤثرترعمل کنم.
مثلاً فرض کنید فرزند شما به جمع آوری تمبر و یا اسباب بازی های درون تخم مرغ های شانسی علاقه مند است. اگر به او بگوییم این ها دیگر چیست، تو داری آشغال جمع می کنی !! به دنیای مورد علاقه او توهین نموده و روابط خود را تضعیف کرده ایم.
سؤال های کلیدی:
- چه اشیایی برای این فرد مهم هستند؟
- دلیل این اهمیت چیست؟
- چه داستانی پشت این اشیا وجود دارد؟
-
چه اهداف و برنامه هایی را دنبال می کند؟
مورد دیگری که باید درباره عزیزانمان در نظر داشته باشیم، اهداف و برنامه های آنان است. در صورتی که فرد مقابل ما درباره اهداف و برنامه هایی برای آینده اش صحبت می کند، هر چند بلند پروازانه باشد؛ نباید با مسخره کردن یا بی احترامی به اهدافش او را برنجانیم.
مثلاً اگر نوجوان شما یا فرزند دوست شما ابراز می دارد که می خواهد ثروتمندترین مرد دنیا شود با این برخورد شما نباید روبه رو شود که ؛
بله همه دنیا منتظر هستند تو تریلیاردر شوی!!! تو یک شغلی پیدا کن دستت جلو بابات دراز نباشد، نمی خواهد واسه ما ثروتمندترین شوی.
بلکه باید او را تحسین کنید و بگویید برای رسیدن به این خواسته پرچالش چه برنامه هایی داری عزیزم؟
سؤال های کلیدی:
- اهداف و برنامه های اصلی او چه هستند؟
- برای رسیدن به این اهداف، چه اقداماتی قرار است انجام دهد؟
- شما چطور می توانید در این مسیر به او کمک کنید؟
-
ارزش های زندگی او چه می باشند؟
ارزش های ما نقش مؤثری در برداشتن گام های مختلف در زندگی ما دارند. انتخاب همسر، انتخاب شغل، تربیت فرزند، انتخاب دوست و…
اگر ما ارزش های خود را به درستی ندانیم در زندگی راه را به بیراهه می رویم و هم عمرمان را هدر داده و هم با انتخاب ها ی نادرست حسرت و پشیمانی را نصیب خود می کنیم.
بنابراین خیلی مهم است که اول ارزش های خود را به درستی بدانیم و سپس از ارزش های عزیزانمان مطلع باشیم تا بدانیم چه چیزهایی در زندگی ما را پیش می برند، از چه چیزهایی لذت می بریم و دنبال چه دارایی هایی هستیم.
یک اشتباه بزرگ در روابط این است که چون همه ی ارزش های انسانی ارزشمند هستند، باید همه ی ارزش ها را دارا باشیم و یا فرد مقابل ما باید این ارزش ها را در زندگی خود حفظ کند تا انسان ارزشمندی به نظر آید.
حقیقت این است که ممکن است یک مورد برای شما ارزش باشد و از نظر عزیز شما ارزش محسوب نگردد. به عنوان مثال منظم بودن و یا شاید شما انسان وطن پرستی باشید ولی فرزند شما معتقد به جهان بی مرز باشد.
ارزش ها همه آن مواردی هستند که برای ما معنا دارند ولی دلیل نمی شود که همه انسان ها معناهایی یکسان و مشابه داشته باشند. برای نمونه چندین ارزش در ادامه فهرست می شود که البته تنها بخش کوچکی از ارزشهاست:
تقدیر و تشکر، اصالت، صداقت، همکاری، عشق، وفاداری، جسارت، خلاقیت، استقلال، مهرورزی، خوش بینی، اعمال خیریه، اعتماد به نفس، شادمانی، تلاش، توانمندسازی، نوآوری، صلح و آرامش، زنده دلی، هدف گزینی، کسب مهارت، بخشش، سخاوت، استقلال، رفاقت، امنیت و آسایش، عزت نفس، صبر و استقامت، انصاف، شفقت، تحسین، عزم و اراده، کشف کردن، مفید بودن، احترام، وفای به عهد، درایت،خودپذیری، امیدواری و…….
سؤال های کلیدی:
- ارزش های من چیست؟
- ارزش های عزیزان من کدامند؟
- من چگونه می توانم در تحقق ارزش های آنان یاریگرشان باشم؟
-
واژگان مثبت و بار معنایی آنها در زندگی او چه می باشد؟
پنجمین موردی که باید برای تقویت روابط خود با اطرافیان در پروفایل ارتباطی هر فرد قرار دهیم، واژگان مثبت است. هر فردی در ذهن خود دنیایی از واژگان دارد که از هر کدام بار معنایی خاصی را دریافت می کند.
مثلاً کلمه رفیق برای همه بار معنایی یکسانی ندارد. فردی در رفاقت حتی ممکن است جان خود را نیز فدا کند، در حالی که برای شخص دیگر رفیق یعنی فردی که هر از چند گاهی با او هم صحبت و یا هم قدم شود.
با دانستن بار معنایی واژگان مثبت ، بهتر و بیشتر می توانیم رفتار، گفتار و نحوه عملکرد او در شرایط مختلف را درک نماییم و روابط خود را با او تقویت کنیم.
سؤال های کلیدی:
- واژگان مثبت در زندگی او چه می باشد؟
- بار معنایی این کلمات برای او چگونه است؟
-
واژگان منفی در زندگی او چه واژگانی هستند؟
همان گونه که در زندگی یک فرد واژگان مثبتی وجود دارد، واژگان منفی هم موجودند و گاهی با شنیدن آنها فرد به طور خودکار ناراحت و عصبانی می شود. یادم می آید دوستی داشتم که خاطره ای از بچه گی های خود تعریف می کرد، در آن زمان من در زمینه روان شناسی اطلاعات چندانی نداشتم ولی حالا که به آن خاطره فکر می کنم خوب می دانم که دلیل آن چه بوده است .
دوستم می گفت : بچه بودم و با مادر، خواهران و مادربزرگ خود به سفر رفته بودیم. پسر صاحب خانه ای که در منزلشان به سر می بردیم، بسیار سفید چهره بود. پدر خانواده برای صبحانه شیربرنج خریده بود ولی پسرک لب به شیربرنج نمی زد. مادربزرگ من هم با اصرار به او می گفت خیلی خوشمزه است چرا تو نمی خوری؟ پسرک بیچاره هم سرش را زیر انداخته بود و هیچی نمی گفت که مادرش به زبان آمد و گفت بچه ها در مدرسه به او شیربرنج می گویند و به همین خاطر او از شیربرنج متنفر است و هیچ وقت نمی خورد.
پسرک سفره صبحانه را ترک کرد و از همنشینی با ما صرف نظر کرد. خوب مادربزرگ من از این موضوع بی اطلاع بود و میزان حساسیت آن پسر را به کلمه شیربرنج نمی دانست. دوستم در ادامه می گفت اگر من به جای پدر و مادر این بچه بودم شیربرنج نمی خریدم.
آن زمان دانشجو بودیم و دوستم رشته روان شناسی می خواند و رفتارهای پدر و مادرها را مورد بررسی قرار می داد.
برخی کلمات در زندگی ما می تواند دکمه ی عصبانیت ما باشد و اگر کسی آن را فشار دهد بی اختیار ناراحت و عصبانی می شویم.
بنابراین شناخت چنین واژگانی و به کار نبردن آنها می تواند در حفظ روابط عاطفی ما کمک شایانی نماید.
علاوه بر ساخت پروفایل شخصی دو مورد دیگر نیز در تقویت روابط به ما کمک خواهند کرد که در ادامه به آنها می پردازیم.
گرفتن بازخورد با سؤال من را چطور می بینی؟
یکی دیگر از مواردی که به ما کمک می کند شناخت بیشتری نسبت به اطرافیان خود داشته باشیم و روابط مان را تقویت کنیم این است که از آنان بپرسیم؛
به عنوان …… من را چگونه می بینی؟
در جای خالی باید نسبت خود را با آن فرد در نظر بگیرید. مثلاً به عنوان همسر من را چگونه می بینی؟
این سؤال ، هم پرسیدنش اعتماد به نفس و شهامت می خواهد و هم پاسخ دادن به آن. برخی از پاسخ درست دادن طفره می روند و می گویند خدا را شکر خوبی و همه چیز خوب است، جای نگرانی نیست. برخی هم با شوخی از آن می گذرند و جواب سربالا می دهند.
بهر حال اگر سعی کنید از پاسخ حقیقی طرف مقابل تان مطلع شوید، شاید بدانید اوضاع آن قدرها که فکر می کردید هم خوب نیست و باید در برخی از رفتارهای خود تجدید نظر کنید.
بدین طریق می توانید در بهبود روابط خود با اطرافیان موفق تر عمل کنید.
چک آپ رابطه
گاه به مرور زمان وبه خاطر دلخوری های پیش آمده روابط عاطفی به کمرنگی می گراید. گاه فردی را می آزاریم بی آنکه بخواهیم و یا حتی متوجه شویم که باعث ناراحتی او شده ایم.
همان گونه که به سلامتی جسم خود اهمیت می دهیم و هر ساله برای چک آپ به پزشک مراجعه می کنیم، باید به سلامت روابط عاطفی خود نیز اهمیت داده و آن را با همسر، فرزند، پدر و مادر و یا دیگر عزیزان خود مورد بررسی قرار دهیم تا خدای ناکرده مسائل کوچک به مرور زمان به مسائل بزرگ در زندگی ما مبدل نشوند.
شما چطور دوست عزیز، آیا اطرافیان خود را به درستی می شناسید؟ آیا دارای روابطی قوی با عزیزان خود هستید؟
اگر نه، امیدوارم این مقاله برای شما در اقدام نمودن جهت تقویت روابط عاطفی تان تا اندازه ای راهگشا باشد.
با سپاس از استاد محمد پیام بهرام پور
دیدگاهتان را بنویسید